مردم ما با اعتقاد به مهدویت در طی این سه دهه مشکلات و موانع زیادی همانند دوران دفاع مقدس را پشت سر گذراندند
در حاشیه جشن ولادت حضرت مهدی (عج) به سراغ مدیر مرکز بجنورد که دانش آموخته رشته ادیان و عرفان دانشگاه تهران است رفتیم و در خصوص فلسفه مهدویت سوالی را با ایشان مطرح کردیم که پاسخ آن در ذیل می آید .
آقای دکتر با عنایت به این که شما در رشته ادیان و عرفان درس خوانده اید برای ما جالب است پاسخ شما را به این سوال بدانیم به نظر شما اعتقاد به مهدویت چه تأثیری بر سرنوشت ما دارد و چه نیازی است که ما در دانشگاه کانونی به نام کانون مهدویت داشته باشیم ؟ و اصولا نگاه جنابعالی نسبت به این موضوع چگونه می باشد ؟
به نام خدا : در جواب سؤال شما باید عرض کنم که اعتقاد به مقوله مهدویت و سوشیانس مختص تشیع نیست و این موضوع یکی از مفاهیم اسرارآمیز در تمامی ادیان وحیانی و حتی غیروحیانی است ولی در فرهنگ و اعتقاد شیعه ، مهدویت یکی از مفاهیم اساسی و محوری است و در طول تاریخ از منظرهای مختلف کلامی و عرفانی مورد بحث و مباحثه قرار گرفته است و خصوصاً در عرفان " ولی " و " ولایت " اساس عرفان است و " ولی " از اسماء خداوند است و لذا تجلی این اسم خداوندی همیشه در جهان متجلی است. در جامعه دینی ما مهدویت مقوله ای قابل تأمل است .
دکتر بادامی گفتند مهدویت با تار و پود زندگی دینی مردم ما آمیخته شده است و مردم مؤمن ما در طول زمان مراجع را نایبان امام زمان (عج) می دانستند و می دانند و به همین دلیل قسمتی از درآمد و مال خود را سالانه به عنوان سهم امام (عج) به آنان پرداخت می کردند و این مال را حق امام زمان می دانستند و بر این باور بودند هرچند امام زمان حضور فیزیکی ندارد ولی حضور واقعی و معنوی در جهان دارد و این اعتقاد همچنان راسخ است و با وقوع انقلاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی حضرت امام (ره) معتقد بودند که این حکومت ، حکومت امام زمان (عج) است و به نیابت از او فرمان می راند و نظام مشروعیت خود را از امام زمان می گیرد و مردم ما نیز به این نگاه اعتقاد داشتند و با این اعتقاد در طی این سه دهه مشکلات و موانع زیادی همانند دوران دفاع مقدس پشت سر گذراندند و دیگر آنکه درخصوص مقوله مهدویت ادله های فقهی و روایی زیادی از سوی علمای ما اقامه شده است . بنابراین لازم است که دین شناسان ، جامعه شناسان بالاخص قشر تحصیل کرده ما به این ایده و تفکر به صورت جدی و عمیق واقف شوند چرا که این اندیشه تأثیر زیادی بر سرنوشت ما و جامعه ما داشته و دارد .
و نکته دیگر این که با ظهور دنیای جدید و پیدایش و سیطره جهان بینی علمی و مادی و ورود جامعه ایرانی به عصر جدید ، در فضای فکری و دینی جدید تحولاتی صورت پذیرفت و نگرش علمی تاریخی به دین و تعالیم دینی رواج یافت ، شاید همین موضوع باعث شد که در این مسیر صرف تکیه بر براهین روایی و منقولات در این خصوص کافی نباشد و برای نسل امروز و دانشجویان خیلی جذاب نباشد و لذا باید این مقوله را عقل پذیر و خردپسند کرد و برای جوان امروزی آن را معنا دار کرد و لازمه این امر نیز این است که موضوع از منظرهای جدیدی دیده شود تا این موضوع خاصیت معنابخشی داشته باشد . و نکته دیگر این که رابطه وثیقی بین احیای دین و مقوله مهدویت است و بنا به اعتقاد ما شیعیان حضرت مهدی (عج) ولی خدا ، از تبار پیامبران و هم شأن پیامبران است و دارای یک شخصیت قدسی است و عمل او نیز عمل پیامبرانه است و کار اصلی او معنا بخشید به زندگی مردم با معرفی با معرفی خدا به منزله کانون معنا و محور حقیفقی زندگی و نکته آخر این که امام زمان (عج) با احیای معنویت و رویکرد وجودی و اخلاقی به اصلاح دین می پردازد و کژی ها را راست می کند و این موضوع فوق العاده حائز اهمیت برای ماست که با عمل است که چراغ دین پرفروغ تر می شود.
بنابراین اگر از این منظر به موضوع نگاه شود ، این موضوع می تواند موضوع معرفت افزایی و تعالی اخلاقی باشد و دانشگاه نیز با تقویت باورهای دینی و اعتقادی دانشجویان را یک فریضه عینی می داند و تصمیم و عزم جدی بر این است که تمامی تشکل ها و کانون ها به ویزه کانون مهدویت را با تمام وجود و امکانات حمایت کنیم چرا که با تربیت انسان های مؤمن و نیک سرشت می توان در جهان حاضر و در عصر مدرن زندگی دینی داشت .